ابی - دل تنگی


تو نيستي و صداي تو ، هواي خوب اين خونه ست

صداي پاي عطر گل ، صداي عشق ديونه ست

تو از من دور و من دلتنگ ، تو آبادي و من ويرون

هميشه قصه اين بوده ، يكي خندون يكي گريون



هميشه مثل اين بوده توي یک لحظه ، توي يك ديدار

يه زخم از زهره لبخند ، تمام عمر فقط یک بار

پس از اون زخم پروردن ، پس از اون عادت و تكرار

ولي مثل يه روح اينور ، يه نيمه اونوره ديوار


خودت نيستي صدات مونده ، صدات چشمامو گريونده

دلم روي زمين مونده ، فقط از تو همين مونده


 

نفسهاي عزيز من ، صداي پاي شببوهاست

صدای باد و بوی نخل ، هواي شرجي درياست

سكوت اينجا صداي تو ، هوا اينجا هواي تو

 پر از تكرار اين حرفم ، دلم تنگه براي تو

 

هميشه قصه اين بوده ، يا مرگ قصه يا آدم

ته دريا چه عشق ، مي جوشند چشمه هاي غم

هميشه عشق يعني ابر ، غروب و غربت بارون

تو در من جوشش شعري ، صداي اون لب بي روح


خودت نيستي صدات مونده ، صدات چشمامو گريونده

دلم روي زمين مونده ، فقط از تو همين مونده 

ابی - خالی

ابی خالی

من خالي‌ از عاطفه و خشم
خالي‌ از خويشي غربت گيج و مبهوت بين بودن و نبودن ،
 عشق  آخرين  همسفر من مثل تو منو رها کرد حالا دستام  موندن و تنهايي‌ من
اي دريغ از من که بيخود مثل تو گمشدم , گمشدم تو ظلمت تلخ
‌اي دريغ از تو که مثل عکس عشق هنوزم داد ميزني‌ تو آينه من
اه  گريمون  هيج ، خندمون هيچ باخته و برندمون هيچ
 تنها آغوش تو موند غير از اون هيچ
  اي, ‌اي مثله من تک و تنها دستمو بگير که عمر رفت همه چي‌ تويي زمين و آسمون هيچ
اي دريغ از من که بيخود مثل تو گمشدم
گمشدم تو ظلمت تلخ‌
اي دريغ از تو که مثل عکس عشق هنوزم داد ميزني‌ تو آينه من
آه گريمون هيچ خندمون هيچ باخته و برندمون هيچ تنها آغوش تو مونده غير از اون هيچ
بي‌ تو مي‌ميرم همه ي  بود و نبود بيا پر کن ‌من رو اي خورشيد دل سرد
 بي‌ تو مي‌ميرم مثل قلب
چراغ نور تو بودي کي‌ منو از تو جدا کرد